دیدار نویسندگان ترکمن با هیأتمدیره انجمن قلم ایران
انجمن قلم ایران |
سه شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۸۷، ۱۱:۵۰ ق.ظ |
۰ نظر
گزارشگر: احسان استیری
یکی از ویژگیهای فرهنگی و خصوصیات تاریخی ملت ایران در طول ادوار گذشته این بوده است که نه تنها از مواجهه با فرهنگهای بیگانه و اندیشههای دیگر ملل باکی نداشتهاند، بلکه با تعاملی صحیح با این فرهنگها و اندیشهها، از ثمرات و خصوصیات مثبت اقوام دیگر منتفع میشدند اما گام اول برای تبادل فرهنگی، برخورد و آشنایی میان نمایندگان دو فرهنگ در فضایی منطقی و عقلانی است. در راستای پدید آمدن شرایط چنین آشناییهایی، وزارت امور خارجه و رایزنی فرهنگی ایران در ترکمنستان پیشگام شد تا هیأتی ایرانی متشکل از هنرمندان و نویسندگان برجسته کشورمان را برای بازدید از ترکمنستان و گفتوگو و تبادل آرا با هنرمندان ترکمن سازماندهی کند. چندی پیش نیز در پاسخ به سفر این هیأت ایرانی به ترکمنستان، گروهی از نویسندگان، هنرمندان و روزنامهنگاران ترکمن به ایران آمدند و طی رایزنی با مسئولان فرهنگی کشور از تعدادی از انجمنهای فرهنگی و هنری دیدن کردند و با ساختار و نحوه فعالیت آنها آشنا شدند.
یکی از مهمترین دیدارهای این هیأت ترکمن در انجمن قلم ایران و با اعضای هیأتمدیره انجمن مذکور صورت گرفت. دکتر علیاکبر ولایتی، محمدرضا سرشار، جواد محقق، راضیه تجار، فیروز زنوزیجلالی، مجتبی رحماندوست و سمیرا اصلانپور به نمایندگی از انجمن قلم ایران در این جلسه شرکت کردند. در گام اول، جلسه با معرفی میهمانان ترکمن آغاز شد. محمد ژردکاف، سردبیر نشریه دولتی و از طنزنویسان مطرح ترکمنستان، کمک قلیاف نویسنده برجسته ترکمنستان با 12 مجموعه داستان، پنج رمان و مدیر گروه تئاتر یکی از دانشگاههای ترکمنستان، همراه قلیاف شاعر و نویسنده و دبیر بخش ادبی هفتهنامه وطن، نویسنده پنج مجموعه داستان و سه مجموعه شعر، آناخال بایقانف شاعر سه مجموعه شعر، مراد گلیج یاگموف نویسنده چهار کتاب داستان و عضو هیأت تحریریه مجله ادبیات و هنر حضور داشتند. در این میان حضور سیدمراد گلدیف شاعر جوان ترکمنستان قابل توجه بود. سید مراد گلدیف که با 28 سال سن در حال حاضر دانشجوی روزنامهنگاری است، از سوی منتقدان ادبی ترکمن به عنوان یک پدیده ادبی معرفی میشود و امیدهای فراوانی نسبت به درخشش او در آیندهای نزدیک وجود دارد. او تاکنون سه مجموعه شعر به چاپ رسانده است.
نویسندگان ترکمن بحث را با اشاره به این نکته آغاز کردند که با توجه به تحولات بزرگ ادبی در ایران و حجم فراوان تولید فکر و ا ندیشه در حوزه ادبیات معاصر، متاسفانه آشنایی اکثر نویسندگان و هنرمندان ترکمن با ادبیات ایران، از دوران کلاسیک تجاوز نمیکند. محمد ژردک اف در این مورد گفت: «آخرین آشنایی ما با نثر فارسی مربوط میشود به رمان «تهران مخوف» نوشته مشرف کاظمی که حدود هشتاد سال پیش نوشته شده است. به این ترتیب ما با ادبیات معاصر ایران از آن زمان تا حال آشنایی نداریم از این رو، سفرهایی از این دست میتواند ما را هرچه بیشتر با ادبیات و نویسندگان معاصر ایران آشنا سازد.»
سپس دکتر علیاکبر ولایتی رئیس انجمن قلم ایران از حضور و سفر هیأت ترکمن به ایران ابراز خشنودی کرد و گفت: «سفرها و تبادلات فکری، فرهنگی از این دست بسیار پرخیر و برکت است؛ چنانکه چند سال پیش و در چنین جلساتی من کتاب «خفی علایی» نوشته سیداسماعیل جرجانی را به رسم هدیه تقدیم آقای نیازف، رئیسجمهور وقت کردم. ایشان نیز دستور ترجمه کتاب را دادند و این کتاب در ترکمنستان توزیع شد.»
ولایتی در ادامه به مشترکات فرهنگی ایران و ترکمنستان پرداخت. او متذکر شد که به جز جرجانی میتوان بزرگان دیگری را در عرصه علم و فرهنگ یافت که هم به ایران و هم به ترکمنستان تعلق دارند. رئیس انجمن قلم ایران در این زمینه یکی دیگر از بهترین نمونهها را مختومقلی دانست. مختومقلی فراغی که در قرن دوازدهم هجری میزیسته، بزرگترین شاعر ترکمن است و از او با عنوان فردوسی ترکمن یاد میشود. مختومقلی از کودکی زبانهای فارسی و عربی را آموخته و به ایران، افغانستان و هند سفر کرده بود، بدین ترتیب آثارش مشحون از واژگان فارسی است. دکتر علیاکبر ولایتی، امیرعلیشیر نوایی را از دیگر شاعران و عرفایی میداند که هم به زبان فارسی و هم ترکی جغتایی آثار بسیاری را خلق کرده که در واقع محصول دو فرهنگ ایرانی و ترکمن و نشاندهنده ارتباط این دو فرهنگ است. به عقیده دکتر ولایتی اکنون نیز باید این ارتباط مانند گذشته حفظ شود. او در ادامه و در جهت احیای این ارتباط پیشنهاد داد که کتابهای مهمی از فارسی به ترکمنی و برعکس ترجمه شوند تا هم ما با جریانات فکری و ادبی جدید ترکمن آشنا شویم و هم آنها، نویسندگان معاصر ما را بهتر بشناسند. در ادامه محمدرضا سرشار از هنرمندان ترکمن خواست که اگر آنها هم در ترکمنستان دارای انجمنی مخصوص نویسندگان هستند توضیحاتی راجع به کم و کیف آن بیان کنند. کمکقلیاف تشریح کرد که در ترکمنستان یک اتحادیه برای نویسندگان وجود داردکه این اتحادیه در گذشته به روسیه وابسته بود اما بعد از استقلال ترکمنستان اتحادیه نیز مستقل شد. این اتحادیه که به صورت دولتی اداره میشود صد و بیست عضو دارد که شامل روزنامهنگاران نیز هست.
سپس جواد محقق، شمارگان کتاب در ترکمنستان را موضوع سوال بعدی از طرف ترکمن قرار داد. بنا بر آماری که از سوی هیأت ترکمن ارائه شد، گرچه شمارگان کتاب در این کشور حدود 12 تا 15 هزار نسخه است، اما شمارگان کتابهای شعر یک چهارم تا یک پنجم پایینتر از شمارگان عادی کتاب در ترکمنستان است. بحث دیگری که در این میان از سوی محمدرضا سرشار مطرح شد، در مورد شرایط عضویت در انجمن قلم ایران بود. مطابق گفته سرشار هر نویسنده ایرانی به شرط داشتن حداقل یک کتاب ارزشمند، داشتن حسن شهرت و اعتقاد به یکی از ادیان رسمی کشور میتواند به عضویت انجمن قلم درآید. هیأت ترکمن نیز این شرایط را کاملا شبیه شرایط عضویت در اتحادیه نویسندگان ترکمنستان توصیف کردند.
اما در چنین جلساتی که نمایندگان فکری و فرهنگی دو کشور با دو زبان مختلف به تبادل آرا میپردازند، همواره بحث ترجمه به عنوان یک شاهراه ارتباطی حائز اهمیت است. اینگونه بود که یکی از اعضای هیأت ترکمن به یک انجمن صنفی در ترکمنستان به نام «مترجمان کلمه به کلمه» درگذشته اشاره کرد. در این انجمن مترجمان آثار با ارزش را به صورت کلمه به کلمه و بدون ویرایش یا پرداخت ادبی و نحوی ترجمه میکردند و پس از آن، آثار را در اختیار نویسندگان و ادیبان قرار میدادند که در این مرحله، آثار به وسیله این نویسندگان پرداخت و ویرایش ادبی میشدند.
در مقابل، طرف ایرانی به ذکر این نکته پرداخت که ما چنین سازوکاری برای ترجمه نداریم و مترجمان ما خود همه فرآیند ترجمه را از برگرداندن به زبان مقصد تا ویرایش ادبی انجام میدهند.
در ادامه راضیه تجار از رویکرد زنان به نویسندگی در ترکمنستان پرسید. هیأت ترکمن رویکرد زنان به ادبیات و تولید ادبی در ترکمنستان را محدود توصیف کرد و گفت که در سالهای اخیر و پس از استقلال، شاهد گرایش زنان به داستاننویسی هستیم. هنرمندان ترکمن از حضور پررنگ زنان در حوزه ادبیات معاصر ایران ابراز شگفتی کردند و موضوعاتی را که زنان ایرانی بیشتر به آنها میپردازند، جویا شدند. تجار در پاسخ به این پرسش گفت: «زنان نویسنده ایرانی در وهله اول به مسائل و موضوعات مرتبط با زن و شخصیت او گرایش دارند و طبعاً در این میان خانواده و برخورد اجتماع با زنان در مرکز توجه آنهاست. سمیرا اصلانپور در ادامه سخنان راضیه تجار یکی از موضوعات مورد علاقه نویسندگان زن ایرانی را موضوعات مرتبط با شهدا دانست که در بسیاری از مواقع آثاری با این موضوعات به وسیله همسران شهدا به رشته تحریر درآمده است.
پاسخ راضیه تجار و سمیرا اصلانپور مقدمهای شد برای بحثی دیگر که محمدرضا سرشار به آن پرداخت. به عقیده سرشار ادبیات و سینمای دنیای معاصر یکسره به مسائل جنسی و روابط نامشروع معطوف شده است که اگر این درونمایه سطحی را از آن بگیریم اغلب، دیگر چیز خاصی باقی نمیماند. ادبیات ما نیز در سالهای قبل از انقلاب چنین رویهای داشت اما هنر بزرگ نویسندگان متعهد ایرانی این بود که بدون استفاده از چنین جاذبه کاذبی توانستند آثار داستانی ارزشمندی تولید کنند. وی همچنین با تمایز قائل شدن بین عنصر جنسیت (سکس) و عشق، دومی را از مضامین همچنان مطرح در آثار داستانی کشور دانست.
هنرمندان ترکمن نیز در این زمینه دیدگاه خود را با دیدگاه نویسندگان ایرانی کاملا منطبق دانستند. پس از توضیحات اعضای هیأت مدیره انجمن اهل قلم، نویسندگان ترکمن از طرف ایرانی خواستند تا آنها را هرچه بیشتر در جریان آثاری قرار دهند که در مورد فرهنگ ترکمن در ایران تولید میشود.
محمدرضا سرشار در پاسخ به هیأت ترکمن به رمان «آتش بدون دود» اشاره کرد و گفت: «این رمان در 10 جلد به قلم نادر ابراهیمی نوشته شده است و قهرمانان آن زن و شوهری ترکمن هستند. ابراهیمی پیش از انقلاب اسلامی دو جلد از این رمان را منتشر کرده بود که بیشتر جنبههای بومی داشت اما هشت جلد دیگر این کتاب که به مبارزات روشنفکران ترکمن با رژیم گذشته میپردازد و یکی از مهمترین مضامینش اتحاد میان شیعه و سنی در برابر حکومتهای ظالم و ستمگر است.»
دیدار اعضای هیأت مدیره انجمن قلم ایران و هیأت نویسندگان ترکمن در فضایی دوستانه و با شعرخوانی جوانترین عضو این هیأت، سید مراد گلدیف پایان یافت. او با لهجهای شیرین اشعاری از انوری را قرائت کرد.
یکی از ویژگیهای فرهنگی و خصوصیات تاریخی ملت ایران در طول ادوار گذشته این بوده است که نه تنها از مواجهه با فرهنگهای بیگانه و اندیشههای دیگر ملل باکی نداشتهاند، بلکه با تعاملی صحیح با این فرهنگها و اندیشهها، از ثمرات و خصوصیات مثبت اقوام دیگر منتفع میشدند اما گام اول برای تبادل فرهنگی، برخورد و آشنایی میان نمایندگان دو فرهنگ در فضایی منطقی و عقلانی است. در راستای پدید آمدن شرایط چنین آشناییهایی، وزارت امور خارجه و رایزنی فرهنگی ایران در ترکمنستان پیشگام شد تا هیأتی ایرانی متشکل از هنرمندان و نویسندگان برجسته کشورمان را برای بازدید از ترکمنستان و گفتوگو و تبادل آرا با هنرمندان ترکمن سازماندهی کند. چندی پیش نیز در پاسخ به سفر این هیأت ایرانی به ترکمنستان، گروهی از نویسندگان، هنرمندان و روزنامهنگاران ترکمن به ایران آمدند و طی رایزنی با مسئولان فرهنگی کشور از تعدادی از انجمنهای فرهنگی و هنری دیدن کردند و با ساختار و نحوه فعالیت آنها آشنا شدند.
یکی از مهمترین دیدارهای این هیأت ترکمن در انجمن قلم ایران و با اعضای هیأتمدیره انجمن مذکور صورت گرفت. دکتر علیاکبر ولایتی، محمدرضا سرشار، جواد محقق، راضیه تجار، فیروز زنوزیجلالی، مجتبی رحماندوست و سمیرا اصلانپور به نمایندگی از انجمن قلم ایران در این جلسه شرکت کردند. در گام اول، جلسه با معرفی میهمانان ترکمن آغاز شد. محمد ژردکاف، سردبیر نشریه دولتی و از طنزنویسان مطرح ترکمنستان، کمک قلیاف نویسنده برجسته ترکمنستان با 12 مجموعه داستان، پنج رمان و مدیر گروه تئاتر یکی از دانشگاههای ترکمنستان، همراه قلیاف شاعر و نویسنده و دبیر بخش ادبی هفتهنامه وطن، نویسنده پنج مجموعه داستان و سه مجموعه شعر، آناخال بایقانف شاعر سه مجموعه شعر، مراد گلیج یاگموف نویسنده چهار کتاب داستان و عضو هیأت تحریریه مجله ادبیات و هنر حضور داشتند. در این میان حضور سیدمراد گلدیف شاعر جوان ترکمنستان قابل توجه بود. سید مراد گلدیف که با 28 سال سن در حال حاضر دانشجوی روزنامهنگاری است، از سوی منتقدان ادبی ترکمن به عنوان یک پدیده ادبی معرفی میشود و امیدهای فراوانی نسبت به درخشش او در آیندهای نزدیک وجود دارد. او تاکنون سه مجموعه شعر به چاپ رسانده است.
نویسندگان ترکمن بحث را با اشاره به این نکته آغاز کردند که با توجه به تحولات بزرگ ادبی در ایران و حجم فراوان تولید فکر و ا ندیشه در حوزه ادبیات معاصر، متاسفانه آشنایی اکثر نویسندگان و هنرمندان ترکمن با ادبیات ایران، از دوران کلاسیک تجاوز نمیکند. محمد ژردک اف در این مورد گفت: «آخرین آشنایی ما با نثر فارسی مربوط میشود به رمان «تهران مخوف» نوشته مشرف کاظمی که حدود هشتاد سال پیش نوشته شده است. به این ترتیب ما با ادبیات معاصر ایران از آن زمان تا حال آشنایی نداریم از این رو، سفرهایی از این دست میتواند ما را هرچه بیشتر با ادبیات و نویسندگان معاصر ایران آشنا سازد.»
سپس دکتر علیاکبر ولایتی رئیس انجمن قلم ایران از حضور و سفر هیأت ترکمن به ایران ابراز خشنودی کرد و گفت: «سفرها و تبادلات فکری، فرهنگی از این دست بسیار پرخیر و برکت است؛ چنانکه چند سال پیش و در چنین جلساتی من کتاب «خفی علایی» نوشته سیداسماعیل جرجانی را به رسم هدیه تقدیم آقای نیازف، رئیسجمهور وقت کردم. ایشان نیز دستور ترجمه کتاب را دادند و این کتاب در ترکمنستان توزیع شد.»
ولایتی در ادامه به مشترکات فرهنگی ایران و ترکمنستان پرداخت. او متذکر شد که به جز جرجانی میتوان بزرگان دیگری را در عرصه علم و فرهنگ یافت که هم به ایران و هم به ترکمنستان تعلق دارند. رئیس انجمن قلم ایران در این زمینه یکی دیگر از بهترین نمونهها را مختومقلی دانست. مختومقلی فراغی که در قرن دوازدهم هجری میزیسته، بزرگترین شاعر ترکمن است و از او با عنوان فردوسی ترکمن یاد میشود. مختومقلی از کودکی زبانهای فارسی و عربی را آموخته و به ایران، افغانستان و هند سفر کرده بود، بدین ترتیب آثارش مشحون از واژگان فارسی است. دکتر علیاکبر ولایتی، امیرعلیشیر نوایی را از دیگر شاعران و عرفایی میداند که هم به زبان فارسی و هم ترکی جغتایی آثار بسیاری را خلق کرده که در واقع محصول دو فرهنگ ایرانی و ترکمن و نشاندهنده ارتباط این دو فرهنگ است. به عقیده دکتر ولایتی اکنون نیز باید این ارتباط مانند گذشته حفظ شود. او در ادامه و در جهت احیای این ارتباط پیشنهاد داد که کتابهای مهمی از فارسی به ترکمنی و برعکس ترجمه شوند تا هم ما با جریانات فکری و ادبی جدید ترکمن آشنا شویم و هم آنها، نویسندگان معاصر ما را بهتر بشناسند. در ادامه محمدرضا سرشار از هنرمندان ترکمن خواست که اگر آنها هم در ترکمنستان دارای انجمنی مخصوص نویسندگان هستند توضیحاتی راجع به کم و کیف آن بیان کنند. کمکقلیاف تشریح کرد که در ترکمنستان یک اتحادیه برای نویسندگان وجود داردکه این اتحادیه در گذشته به روسیه وابسته بود اما بعد از استقلال ترکمنستان اتحادیه نیز مستقل شد. این اتحادیه که به صورت دولتی اداره میشود صد و بیست عضو دارد که شامل روزنامهنگاران نیز هست.
سپس جواد محقق، شمارگان کتاب در ترکمنستان را موضوع سوال بعدی از طرف ترکمن قرار داد. بنا بر آماری که از سوی هیأت ترکمن ارائه شد، گرچه شمارگان کتاب در این کشور حدود 12 تا 15 هزار نسخه است، اما شمارگان کتابهای شعر یک چهارم تا یک پنجم پایینتر از شمارگان عادی کتاب در ترکمنستان است. بحث دیگری که در این میان از سوی محمدرضا سرشار مطرح شد، در مورد شرایط عضویت در انجمن قلم ایران بود. مطابق گفته سرشار هر نویسنده ایرانی به شرط داشتن حداقل یک کتاب ارزشمند، داشتن حسن شهرت و اعتقاد به یکی از ادیان رسمی کشور میتواند به عضویت انجمن قلم درآید. هیأت ترکمن نیز این شرایط را کاملا شبیه شرایط عضویت در اتحادیه نویسندگان ترکمنستان توصیف کردند.
اما در چنین جلساتی که نمایندگان فکری و فرهنگی دو کشور با دو زبان مختلف به تبادل آرا میپردازند، همواره بحث ترجمه به عنوان یک شاهراه ارتباطی حائز اهمیت است. اینگونه بود که یکی از اعضای هیأت ترکمن به یک انجمن صنفی در ترکمنستان به نام «مترجمان کلمه به کلمه» درگذشته اشاره کرد. در این انجمن مترجمان آثار با ارزش را به صورت کلمه به کلمه و بدون ویرایش یا پرداخت ادبی و نحوی ترجمه میکردند و پس از آن، آثار را در اختیار نویسندگان و ادیبان قرار میدادند که در این مرحله، آثار به وسیله این نویسندگان پرداخت و ویرایش ادبی میشدند.
در مقابل، طرف ایرانی به ذکر این نکته پرداخت که ما چنین سازوکاری برای ترجمه نداریم و مترجمان ما خود همه فرآیند ترجمه را از برگرداندن به زبان مقصد تا ویرایش ادبی انجام میدهند.
در ادامه راضیه تجار از رویکرد زنان به نویسندگی در ترکمنستان پرسید. هیأت ترکمن رویکرد زنان به ادبیات و تولید ادبی در ترکمنستان را محدود توصیف کرد و گفت که در سالهای اخیر و پس از استقلال، شاهد گرایش زنان به داستاننویسی هستیم. هنرمندان ترکمن از حضور پررنگ زنان در حوزه ادبیات معاصر ایران ابراز شگفتی کردند و موضوعاتی را که زنان ایرانی بیشتر به آنها میپردازند، جویا شدند. تجار در پاسخ به این پرسش گفت: «زنان نویسنده ایرانی در وهله اول به مسائل و موضوعات مرتبط با زن و شخصیت او گرایش دارند و طبعاً در این میان خانواده و برخورد اجتماع با زنان در مرکز توجه آنهاست. سمیرا اصلانپور در ادامه سخنان راضیه تجار یکی از موضوعات مورد علاقه نویسندگان زن ایرانی را موضوعات مرتبط با شهدا دانست که در بسیاری از مواقع آثاری با این موضوعات به وسیله همسران شهدا به رشته تحریر درآمده است.
پاسخ راضیه تجار و سمیرا اصلانپور مقدمهای شد برای بحثی دیگر که محمدرضا سرشار به آن پرداخت. به عقیده سرشار ادبیات و سینمای دنیای معاصر یکسره به مسائل جنسی و روابط نامشروع معطوف شده است که اگر این درونمایه سطحی را از آن بگیریم اغلب، دیگر چیز خاصی باقی نمیماند. ادبیات ما نیز در سالهای قبل از انقلاب چنین رویهای داشت اما هنر بزرگ نویسندگان متعهد ایرانی این بود که بدون استفاده از چنین جاذبه کاذبی توانستند آثار داستانی ارزشمندی تولید کنند. وی همچنین با تمایز قائل شدن بین عنصر جنسیت (سکس) و عشق، دومی را از مضامین همچنان مطرح در آثار داستانی کشور دانست.
هنرمندان ترکمن نیز در این زمینه دیدگاه خود را با دیدگاه نویسندگان ایرانی کاملا منطبق دانستند. پس از توضیحات اعضای هیأت مدیره انجمن اهل قلم، نویسندگان ترکمن از طرف ایرانی خواستند تا آنها را هرچه بیشتر در جریان آثاری قرار دهند که در مورد فرهنگ ترکمن در ایران تولید میشود.
محمدرضا سرشار در پاسخ به هیأت ترکمن به رمان «آتش بدون دود» اشاره کرد و گفت: «این رمان در 10 جلد به قلم نادر ابراهیمی نوشته شده است و قهرمانان آن زن و شوهری ترکمن هستند. ابراهیمی پیش از انقلاب اسلامی دو جلد از این رمان را منتشر کرده بود که بیشتر جنبههای بومی داشت اما هشت جلد دیگر این کتاب که به مبارزات روشنفکران ترکمن با رژیم گذشته میپردازد و یکی از مهمترین مضامینش اتحاد میان شیعه و سنی در برابر حکومتهای ظالم و ستمگر است.»
دیدار اعضای هیأت مدیره انجمن قلم ایران و هیأت نویسندگان ترکمن در فضایی دوستانه و با شعرخوانی جوانترین عضو این هیأت، سید مراد گلدیف پایان یافت. او با لهجهای شیرین اشعاری از انوری را قرائت کرد.
- ۸۷/۱۲/۲۰